Sunday, September 4, 2005

دفتر خط / مشق چهارم - شهریور هشتادوچهار

*


منظومه ي مردان هخا با يال و كوپال: نيزه، سپر و ريش بلند بر ستون هاي دروازه اي كه كفي دست به شكل خرد كردن از آن عمق مي گيرد. تار عنكبوت به جاي خطوط كف دست و صورت محو زني محصور به تارها در مركز. نقش برجسته ي چشماني از بالا زن را مي خواهد و زن در حالتي از عزيمت علقه مي شود.
تمام فاصله را بال عقاب مسدود كرده و گلهايي كه از هر طرف هجوم مي آورند بر سر دروازه طرحي عنكبوت بر مي دارند.
در رهايي، قيدي است كه از خودش رها نمي شود مثل زن كه امتداد چشمهاست در ميانه با موهايش كه موي زهار و چشم هاي تمام مردان هخا، كورند.
نقش پيكر كاملي است گوي بر دست و رويش ايستاده. خطوط ثانيه ها را شامل مي شوند و پيكره ساعتي كه از خود مي مكد.


مشق چهارم، دفتر خط – طرح ها
دهم شهريور هشتاد و چهار




سيگارم را به تو مي دهم و زير پايت دراز مي كشم: خاموشش كن.

No comments: