به نام ها
و آن ها که از یاد ریخته اند
( آگاهی از عدد صرفا از طریق ادراک اشیای خارجی یا فرآیندهای بیرونی به بلوغ نمی رسد، بلکه یکی از قویترین ریشه های آن را باید در تمایزهای اساسی ای دانست که از رابطه ی بین اذهان یعنی از رابطه ی میان من و تو و او، ناشی می شوند. – فلسفه صورتهای سمبلیک، ارنست کاسیرر )
اينها برناردند، عكسها:
- برنارد در كودكي
در ساز شني با حالتي از استغنا ، كشالهاي كودكانه در سبد
- برنارد در سيزده سالگي
در سفري به شرق خميازه ميكشد
- برنارد در هفده سالگي
آسمان، ابر، درخت، دشت، سيگار
- برنارد در دانشگاه
آدمها، ساختمان، فواره
- برنارد در جنگ
زمين
- جسد
اينها را گوگل پس ميدهد با جستجوي نام برنارد. عناوين و جاها اضافات من هستند.
به اين فكر كردهام كه بيوگرافياي بنويسم از برنارد. از اين او چیز زيادي نميدانم، حتي كسي را به خاطرم نميآورد، نه توي هيچ رمان يا داستاني جز جاهايي توي تاريخ يا شخصيتي در فيلمي كه به خاطر نميآورم.
ديشب به كسي فكر ميكردم و قطعاتي از گذشته و حالاش را كنار هم ميچيدم كه نام برنارد به خود گرفت. تداعي نام برنارد با اين زن كه در خيال من بود، و فكر كردن به حرفهايي كه با كاوه گفتيم، چيز زيادي از آن حرفها را به خاطر نميآورم، - در جملهاي كتابي و ژورناليستي، مينويسم كه در جاي خودش به آن خواهم پرداخت – در همهجايي به آن حرفها پرداختهام، و چيز زيادي از آن زن؛ به برنارد ميانديشم و به گوگل دست ميبرم، عكسهايي پس ميدهد، از برناردهايي كه كنار هم ميچينم. عكس آن زن را نميآورد، آن زن با نام برنارد و مختصاتي كه من به او و آن زن دادهام، وجود ندارد.
بيوگرافي تاريخ من هم هست.
توي آن عكسها، عكسي از يك كليسا هم بود و عكسهايي از محلهاي ديگر، خيابانها و گاهي آدمهايي توي آن خيابانهاي برنارد توي عكسها و آگهی های تبلیغاتی.
عكسهايي هم بود كه هيچ وجه تسميهاي نداشتند با برنارد.
تعدادی از آدمها را جدا كردم، توي تاريخهاي مختلف، چهرههاي مختلف، سنين مختلف و چهرههاي يكسان، چهرههايي كه نام برنارد بر پيشانيشان حك شده است.
عكسها را در زمانهاي متفاوت قرار ميدهم، متواليشان ميكنم، جهت ميدهم، ميچينم، روي هم ميگذارم، حجيم ميشوند، نميتوانم منطقي در بعضي چينشها پيدا كنم.
گاهي ستارهها را به هم وصل ميكنم و شكلي ميسازم. گاهي اين ستارهها از كهكشانهاي يكسان نيستند. گاهي در حد فاصل دو ستاره، ستارهاي رسم ميكنم. گاهي نميتوانم يك ستارهي مشخص را به ديگري نشان بدهم، امتداد نوك انگشتان من، او را نميرساند.
نوشتههاي بر تصاوير، معطوف به تصاویرند، بیشتر در زير تصوير انگار جاي توضيحات، قرار داده ميشوند. در چرخش از تصوير به نوشته، يا از نوشته به تصویر، سوژه به چسباندن ميگردد، نامها را و حتي بدون نامها را.
از رساندن این دو نقطه با خط، پاره ای حاصل می شود؛ پاره ای که عقیم می ماند به انتظار نقطه ای دیگر می نشیند، و در رسش به آن دیگری، افزوده می شود؛ کهکشان ها در تناسب با دیگر کهکشان ها واقع که می شوند، از بیرون تر کهکشانی می سازند که ظرفی ست. این چیزها به دیدن بستگی دارند، نمایش این نقاط به خطوط بستگی دارند، نوشتن در ابتدایی ترین مرحله ی خود به هم رساندن تصاویری ست چکیده از تصاویری از چیزها، نام ها تصاویرند و با حذف تصویر، چیز می شوند، نوشتن چیزی جز رسم نیست، جز از رسم نیست.
فلاش زده می شود، عکسی گرفته می شود، ظاهر می شود، کسی/ چیزی (با) را در زمانی/ مکانی به حبس می کشد.
دستی برده می شود، خطی زده می شود، نوشته می آید، کسی/ با/ چیزی را در زمانی/ مکانی به بند می کشد.
این چیز/ کس به دیگری سپرده می شود، در این سپارش، برنارد، تنها نام نیست. حد چیز/ کس ی می شود که به لحظه ای میل می کند.
به نامها:
امیر، محمد، الهه، رضا، علیرضا، آزاده، فاطمه، دانیال، نرگس، سعید، نریمان، شیرین، طه، علی، ریحانه، سیروس، اشکان، لیلا، ایوب، الهام، بهداد، هلن، سامان، بهاره، جواد، مرتضی، فرزانه، وحید، اردلان، گیتی، ماکان، بهناز، محمدرضا، کاوه، نازنین، محمود، آذر، حمزه، سینا، ندا، همایون، ارغوان، کوروش، غزال، احمد، بیژن، مریم، محسن، فرنوش، میترا، آیدا، نیما، هوشنگ، حمید، مونا، امین، شاهد، لیلی، کامران، تورج، طاهره، سمانه، وهاب، رفعت، سمیرا، مهدی، پوریا، مجتبی، هانیه، شادی، زینب، پرتو، کاظم، شهریار، افشین، آزیتا، منیره، امید، جلال، افسر، لعیا، رضوان، فرهاد، صدیقه، مینو، طلیعه، انوش، حمیدرضا، هادی، معین، سالینا، کتی، سارا، عارفه، پرویز، هلیا، یاشار، حسین، لاله، صاحب، طوبی، مقتدا، افسانه، میثم، زهرا، مصطفی، مرضیه، صبا، یحیی، عالیه، صدف، کمال، برزو، سهیل، رویا، محبوبه، زهره، مهدیه، ناهید، ایمان، آذین، امینه، آتنا، نفیسه، عباس، صادق، سهراب، مطهره، ابراهیم، سام، نادیا، آیلا، حسن، پریسا، آرش، هرمینه، رباب، سیما، روناک، ابوذر، بهرام، فرزاد، محمدحسین، امیرعلی، رکسانا، ارمیا، سوده، آرمین، روزبه، نسیم، هژبر، مهران، ساناز، عطیه، کامیار، نازی، سلمان، شبنم، آرشام، محی الدین، کیمیا، سپیده، علی محمد، ادریس، مسعود، معید، شیوا، مهسا، توحید، پدرام، پری، هدی، عبدی، سمیه، زیبا، سهیلا، ثمین، عاطفه، سرور، شهرام، فرشاد، شاهین، خسرو، پریا، کمیل، تهمینه، سروش، کوثر، مزدک، جلیل، ارشاد، کیانا، غزل، اسماعیل، نیلوفر، رئوفه، مهشید، منصوره، حسام، هدیه، شهاب، ایرج، مهناز، شهره، آیدین، موسی، آرمیتا، بهروز، ژیلا، برزین، پوری، بهنوش، پگاه، داود، یاسر، پرهام، سیمین، علا، مجید، سودابه، نوشین، کیهان، الیاس، امیراد، مهراب، سجاد
و آنها که از یاد ریخته اند، سلیمان
از مجلد اعترافات،
نوزده آذر هشتادوپنج
No comments:
Post a Comment