Saturday, February 12, 2005

از متحرک بازی/ الفبای دور

از چشمهای بازمانده مرده ات ايلي ايلي *
سر مي خورد
اينهاست يک جفت تيله ی سياه که برايم به يادگار
و چيزهايي از کنده شدن: سايه و ماتيک آبي؛
و لما سبقتني *.


- ف (پ)، صاد -
بيست و چهارم بهمن هشتاد و سه





*
And about the ninth hour
,Jesus cried with a loud voice, saying
?E’li! E’li! La’ma sa-bach’thani
!That is to say My God! My God
?Why has thou forsaken me

Matthew 27-46




که ناگاه پرده ی هيکل از سر تا پا دوپاره شد
و زمين متزلزل و سنگها شکافته گرديد.

متي بيست و هفت: پنجاه و يک

No comments: