Sunday, February 27, 2005

متحرک بازی: الفبای دور

( ــت )
زني سياه پيچيده در قابي از شعله با فریادی که شنيده نمي شود در باغ مي دود.

پس زمينه: آواره های شهری متروک.

با خطوط محوی از کتاب: وامطرنا عليهم مطرا * و صدايي از باد ورق خوردن و جلزيدن

پس زمينه: وارد شدن از دری شکسته. حياطي با ديوارهای گلي در جاهايي فروريخته و حوض آبي سبز که تکه چوبي بر آن شناور است.

خارج شدن از شعله: ساحلي شني / دستي کتاب را اوراق مي کند، در آتش مي اندازد و با خود مي گويد: پروردگار من! کاری کن شيطان به عهدی که با من کرده است، وفا کند. *

بوی سيگار در تصوير – به افق دريا خيره مانده – نمي گنجد.




از متحرک بازی: الفبای دور
نهم اسفند هشتاد و سه



* هشتاد و چهار – اعراف
* ملال پاريس – بودلر





مکتوب ( ايده؟) - > تصوير - > ديده ( حس؟ - درک اولی؟ - استعلايي؟) - > انتزاع - > تقليد ( نوشتن؟) - > بازنمايي ( برداشت آزاد؟)
بازگشت به متن غيرممکن به نظر مي رسد – به نظر مي رسد گزاره ای نادقيق است
بازگشت غير ممکن است – غير ممکن گزاره اي نادقيق است
امکان بازگشت به متني بدون اصالت وجود دارد – بي اصالت منوط به تعريفي دقيق از اصالت است. گزاره ی منفي همواره در تناقض است. –

= پيوسته تحقير شدن – مرعوب شدن
بازگشت : ؟ ( ابهام)

No comments: